ای کاش ...

اری .. صدایم نمی رسد ... فرشته ها باید دعام کنند انگار ... آغوش زمین یخ بسته ... ابرها رو صورت ماه را پوشانده اند ... قطره قطره عاشقی چشمهام به باران نشسته اند ... شبهای انتظارم کی سحر خواهد شد ... دل من را دریاب ...

بعضــی شب هـا حـال عجیبــی دارم...یــه دلتنگــییــه بغـضیـه دلـواپسـی بـزرگنـه بخـاطـر اینکـه تنهـام...نـه...بـه خـاطـر اینـکـه بـریـدمحتـی از خـودم...امشــب هــممثـلهـر شــباز اون شـب هـاست...

[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 11:36 صبح ] [ هستی ... ]

[ نظر ]